شینتارو ایشیهارا که با واقعیت روبرو شد و مستقیم صحبت کرد

مطلب زیر از پروفسور بازنشسته سوکهیرو هیراکاوا از دانشگاه توکیو است که در 16 فوریه در Sankei Shimbun ظاهر شد.
خواندن این کتاب برای مردم ژاپن و مردم سراسر جهان ضروری است.
شینتارو ایشیهارا که با واقعیت روبرو شد و مستقیم صحبت کرد
من می خواهم در مورد دو نویسنده برجسته ژاپنی پس از جنگ صحبت کنم که متفاوت عمل کردند.
ایشیهارا شینتارو (1932-2022) در سال 1955 در حالی که در دانشگاه هیتوتسوباشی دانشجو بود، جایزه آکوتاگاوا را برای “فصل خورشید” دریافت کرد و او کنزابورو (1935-) جایزه آکوتاگاوا را برای “بالا بردن” در سال 1958 دریافت کرد. دانشجوی ادبیات فرانسه در دانشگاه توکیو. زمانی بود که جایزه آکوتاگاوا به خوبی درخشید.
این دو نویسنده که از دوران دانشجویی شروع کردند، بسیار صریح بودند و توجه عموم را به خود جلب کردند.
شینتارو ایشیهارا، مدافع استقلال مستقل
اما مواضع سیاسی آنها دقیقا برعکس است.
ایشیهارا، یک ملی گرا، در سال 1968 برای حزب لیبرال دموکرات نامزد شد و به عنوان کاندیدای برتر به مجلس شوراها انتخاب شد.
در سال 1975 برای فرمانداری توکیو با ریوکیچی مینوبه مبارزه کرد که توسط حزب سوسیالیست و حزب کمونیست ارتقا یافت و شکست خورد.
در جریان انتخابات وقتی گفتم: “اگر ژاپن جمهوری باشد، هر کدام از این دو نفر رئیس جمهور خواهند شد”، دانشجوی فعال چپ جدید گفت: “امپراتور بهتر از این است.” بنابراین یک احساس طبیعی در اظهاراتی که او پاسخ داد وجود داشت.
زمانی که ایشیهارا فرماندار توکیو شد، در 3 سپتامبر 2000 در یک رزمایش بلایای طبیعی از نیروهای دفاع شخصی درخواست همکاری کرد.
سپس سروصدایی بلند شد: “سپاه تانک به گینزا اعزام شد” و “آساهی شیمبون” نیز به فرماندار ایشیهارا تمسخر کرد.
با این حال، بسیاری از مردم به یاد دارند که در طول زلزله بزرگ هانشین، مورایاما، نخست وزیر حزب سوسیالیست، در اعزام نیروهای دفاع شخصی تردید کرد و خسارات قابل توجهی به بار آورد و شروع به بیزاری از شبه صلح طلبی رسانه ها کرد.
حمایت مردم از فرماندار ایشیهارا، که با واقعیت در داخل و خارج از کشور روبرو شد و مستقیماً با مردم صحبت کرد، افزایش یافت.
در سال 2011، پس از زلزله بزرگ ژاپن شرقی، فرماندار ایشیهارا با گریه در صدایش قدردانی خود را هنگامی که امدادگران فوق العاده ای که جان خود را برای پاشیدن آب به کشتی مهار آسیب دیده در نیروگاه هسته ای فوکوشیما به خطر انداخته بودند به توکیو ابراز کرد.
در بیان باوقار آتش نشانان، چهره قهرمانان ژاپنی گذشته را دیدم.
این تصویر وزیر دفاع ملی و زیردستانش بود که مدت ها فراموش کرده بودم.
کنزابورو اوئه، مدافع سرسخت قانون اساسی
Kenzaburo Oe تحت اشغال نظامی ایالات متحده بزرگ شد. او قهرمان ایدئولوژی پس از جنگ است.
او تصویر روشنی از نسل دموکراتیک ارائه کرد و با حساسیت به روندهای فعلی واکنش نشان داد.
او به دانشجویان دختر می‌گفت که با اعضای نیروهای دفاع شخصی ازدواج نکنند، در طول انقلاب فرهنگی از گارد سرخ حمایت می‌کرد، در درگیری‌های دانشگاه از دانشجویان شورشی حمایت می‌کرد و به زبان ژاپنی به سبک ترجمه‌پذیر نوشت که جایزه نوبل را برای او به ارمغان آورد. با این حال، او از پذیرش نشان فرهنگ ژاپن امتناع کرد.
در سال 2015، او بارها فریاد “حفاظت از قانون اساسی صلح” و “مخالفت با لایحه جنگ” را سر داد، همانطور که نیم قرن قبل انجام داده بود، و تظاهراتی را در اطراف رژیم ملی رهبری کرد. با این حال، حامیان او به شدت کاهش یافتند و او به عنوان یک نویسنده در گمنامی محو شد.
در اینجا، من می خواهم نگاهی کلان به تاریخ معنوی ژاپن مدرن داشته باشم.
در دوران میجی و تایشو، دو شخصیت برجسته موری اوگای و ناتسومه سوسکی بودند.
من کارهای کامل اوگای و سوسکی را جمع آوری کرده ام.
با این حال، Shintaro و Kenzaburo ضروری نیستند.
در مقایسه با اوگای و سوسکی که حضور پررنگی به عنوان نویسندگان برجسته دارند، نسل پس از جنگ فاقد کرامت و یادگیری است.
با این حال، او چهره بزرگی داشت، زیرا جریان اصلی دنیای ادبی پس از جنگ ضد نظام بود.
او همچنین توسط محققان ادبیات فرانسوی مانند کازوو واتانابه، که او به عنوان مربی خود به او نگاه می کرد، حمایت می شد.
زمانی که ایشیهارا فرماندار توکیو شد، دانشگاه متروپولیتن توکیو را به دانشگاه متروپولیتن تغییر داد و بخش ادبیات فرانسه را لغو کرد.
من از دانشمندان خارجی سؤالاتی دریافت کردم که در تعجب بودند که آیا ایشیهارا در تلاش است به آنها پاسخ دهد.
در فرانسه، سارتر، که به‌خاطر دیدگاه‌های ضد نظام‌اش معروف بود، درگذشت، و دپارتمان ادبیات فرانسه در ژاپن مورد اقبال قرار نگرفت،  اما فکر می‌کردم اگر لغو نشود، اشکالی ندارد.
بنابراین، آیا کازوو واتانابه، که اوئه زیر نظر او درس خوانده بود، متفکر بزرگی بود؟
دفتر خاطرات واتانابه، که او در طول جنگ به زبان فرانسه نوشته است، نمونه ای باشکوه از مشاهده با چشمان هوشیار است.
با این حال، پسر بزرگ او، تاداشی واتانابه، دیدگاه های طرفدار کمونیست پدرش را زیر سوال برد.
من این را در کتابم “تاریخ معنوی پس از جنگ: کازوو واتانابه، میچیو تاکیاما و ای.اچ نورمن” (کاواده شوبو شینشا) ذکر کردم.
سپس، یکی از خوانندگان نسخه ای از «گفتگو با اندیشه 12: کازوو واتانابه، انسان و ماشین و غیره» را به من قرض داد. (کودانشا، 1968)، که شامل گفتگوی بین واتانابه و اوه است،جنون انسان و تاریخ.
کازوئو واتانابه از “ایده آل” دفاع کرد.
در آنجا او پاکسازی های مکرر و شدید کالوینیست های جدید و دفاع سرسخت و شدید آنها از اتحاد جماهیر شوروی را توضیح داد، که بیشتر آن را نتیجه فشار مسیحیان قدیمی متعصبی توصیف کرد که می خواستند ژنو، مقر مسیحیان جدید را سرنگون کنند. به یک گورو).
یکی از مورخین گفت که این شخصیت استالین بود که روسیه شوروی مانند تجسم مک کاولیسم قبل و بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از جنگ شد، زمانی که پاکسازی خون با تصفیه خون پوشانده شد. تلاشی برای درک “آرمان” روسیه شوروی نداشت و قصد هضم آن را به عنوان چیزی از جهان بشر نداشت و فقط از روسیه شوروی می ترسید و فقط با ریشه کنی کامل آن زندگی می کرد. نتیجه فشار کشورهای اطراف است که مهارت‌ها و تکنیک‌های خود را اصلاح کرده‌اند… «نورمن مورخ است؟
وقتی فکر کردم که کازوو واتانابه و شاگردانش با چنین نظریه ای از “آرمان” اتحاد جماهیر شوروی دفاع می کنند، از ملایم ناامید شدم.
واتانابه به عنوان یک محقق عالی رنسانس شناخته می شود، اما اگر آن را با دقت بخوانید، صلح طلبی او در این حد بود.
اما استدلال و گچ همه جا هست.
دیر یا زود، متفکران و مردم ژاپن، حفاظت از قانون اساسی را تبدیل به تجارتی خواهند کرد که با منطقی مشابه از “آرمان” شی جین پینگ دفاع می کند.

Leave a Reply

Your email address will not be published.

CAPTCHA


This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.