بحران اوکراین برای شما غریبه نیست.

مطلب زیر از ستون سریال یوشیکو ساکورای است که هفته نامه Shincho منتشر شده در 17 فوریه را به پایان موفقیت آمیز می رساند.
این مقاله همچنین ثابت می کند که او یک گنج ملی است، یک گنجینه ملی عالی که توسط سایچو تعریف شده است.
حقایق زیر برای من و بقیه جهان جدید است.
این واقعیت همچنین ثابت می کند که گفتار من مبنی بر اینکه سازمان ملل یک سازمان شلخته است درست است.
اوکراین تمام تسلیحات هسته‌ای سابق خود را رها کرد و آنها را به سخنگوی این سازمان تسلیم کرد و اعتماد داشت که همه اعضای دائمی سازمان ملل متعهد شدند که به اوکراین حمله نکنند.
اما اکنون هیچ کشوری حاضر به مداخله نظامی برای کمک به اوکراین نیست.
بنابراین اوکراینی ها به معنای واقعی کلمه مستاصل هستند که به تنهایی بجنگند.
نکات زیر نیز اشاره می کند که کشورهایی مانند چین و روسیه از سازمان ملل برای تبلیغات خود استفاده می کنند.
چین و روسیه ادعا کرده اند که دموکراسی واقعی هستند و سازمان ملل محور بودن خود را تبلیغ کرده اند.
آنها بر این باورند که اگر کشورهای ضعیف تر را درگیر کنند و از آنها بیشتر باشند، می توانند پیروز شوند.
روسیه از «سیاست چین واحد» حمایت کرد و اعلام کرد که «تایوان بخشی از چین است» و «روسیه اجازه استقلال تایوان را نمی‌دهد».
روسیه با استراتژی هند و اقیانوسیه به رهبری ایالات متحده و ژاپن برای ایجاد یک حلقه بلوک بسته مخالف است و به شدت با AUKUS مخالفت کرده است.
روسیه همچنین انتشار آب تریتیوم ژاپن در اقیانوس را محکوم کرد.
خواندن این کتاب برای مردم ژاپن و سایر نقاط جهان ضروری است.
بحران اوکراین برای شما غریبه نیست.
در 11 فوریه، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، توصیه کرد که همه آمریکایی‌های ساکن اوکراین ظرف 48 ساعت کشور را تخلیه کنند.
او گفت که حمله روسیه به اوکراین در طول بازی‌های المپیک زمستانی پکن که در 20 فوریه پایان می‌یابد امکان‌پذیر است و این تهاجم می‌تواند با حملات هوایی و حملات موشکی آغاز شود که می‌تواند غیرنظامیان از هر ملیتی را بکشد.
رئیس جمهور خطر اعزام سربازان آمریکایی به یک منطقه جنگی را برای نجات افرادی که می توانستند آنجا را ترک کنند، نخواهد کرد.»
نیویورک تایمز گزارش داد که حدود 150 نظامی آمریکایی مستقر برای آموزش نیروهای اوکراینی در آخر هفته 12 و 13 مارس عقب نشینی کردند و تعداد جت های اجاره ای و خصوصی که از فرودگاه کیف با آمریکایی ها سرنشین آن بودند بالاترین رقم در شش سال گذشته بود.
واضح است که دولت بایدن مصمم است بدون توجه به شرایط، در اوکراین مداخله نظامی نکند.
در این پس‌زمینه، درخواست زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین از بایدن برای بازدید از کیف، پایتخت اوکراین، در دو تا سه روز آینده، و گفتن این که مطمئناً به کاهش تنش‌ها کمک می‌کند، به سردی به عنوان چسبیدن به رویاهای غیرواقعی مورد انتقاد قرار گرفت.
یک خط دید متروک خاص در کشورهای غربی، احساس می کنم برای من اتفاق افتاده است.
آقای کیشیدا باید کسی باشد که متوجه شود رویای او برای جهانی عاری از سلاح هسته ای و موضع او مبنی بر تکیه بر سایر کشورها برای دفاع ملی اکنون باعث شده است که ایالات متحده ترسناک به نظر برسد.
تصمیم ایالات متحده برای عدم مداخله در اوکراین، لحن سیاست غرب را تعیین کرده است.
بسیاری از کشورها از جمله بریتانیا، فرانسه و ژاپن از آمریکا پیروی می کنند.
بعید است که تحریم های اقتصادی و سایر تاکتیک ها برای غلبه بر تهاجم نظامی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه کافی باشد. با این حال، اولویت در حال حاضر حفظ کشورهای G7 در کنار هم است.
اما دولت بایدن حتی نتوانسته است این کار را انجام دهد.
“نزدیک ترین از زمان جنگ سرد.”
نمونه بارز آن آلمان است.
هدف از سفر شولز صدراعظم آلمان به اوکراین و روسیه در 14 تا 15 نوامبر این بود که مشخص کند اهداف پوتین کجاست.
پس از تصرف کیف، روسیه چگونه بر اوکراین حکومت خواهد کرد؟
اگر شرق غنی از منابع را بگیرد، آیا غرب را نیز که منابع کمتری دارد و چرنوبیل را در خود جای داده است، خواهد گرفت؟
جمهوری خلق دونتسک و لوگانسک در سمت شرقی مرز با روسیه توسط ساکنان طرفدار روسیه کنترل می شود. هر سناریویی را می توان در نظر گرفت، مانند اینکه آیا این دو جمهوری باید مستقل از اینکه آیا باید یک دولت طرفدار روسیه در کیف ایجاد شود و تحت کنترل روسیه قرار گیرد، همانطور که روسیه با موفقیت در قزاقستان تلاش کرد. امکانات بی پایان هستند.
شولز ممکن است تلاش کند تا نورد استریم 2، خط لوله گازی که روسیه و آلمان را به هم متصل می کند، به بهره برداری برساند.
آلمان که 60 درصد از نیازهای انرژی خود را به روسیه متکی است، باید در نظر داشته باشد که ممکن است در گروه 7 بدعت گذار شود و به نفع روسیه عمل کند.
در میان هرج و مرج، گزارش هایی در ناگاتاچو منتشر شد مبنی بر اینکه روسیه ممکن است در 16 مارس تهاجم نظامی انجام دهد.
در صبح روز 14 آوریل، آقای کیشیدا جلسه شورای امنیت ملی (NSC) را برگزار کرد، اما سیاست خود را در مورد اوکراین نشان نداد.
آیا آقای کیشیدا در کنار آقای بایدن به بیراهه نمی رود؟
آیا استراتژی کلان ایالات متحده اکنون در نامطلوب ترین جهت و به دور از هدف اصلی خود یعنی تمرکز تلاش های خود بر چین، بزرگترین تهدید، در حال تکامل نیست؟
زبیگنیو برژینسکی که به عنوان دستیار رئیس جمهور در امور امنیت ملی در دولت کارتر خدمت می کرد، یک بار هشدار داد که چین یکروسیه نباید اجازه تشکیل یک ائتلاف بزرگ را داشته باشد و ائتلاف بزرگ بین چین و روسیه بزرگترین تهدید برای ایالات متحده خواهد بود.
پرزیدنت بایدن در پایان ماه اوت سال گذشته از افغانستان خارج شد.
با این حال، قصد راهبردی او برای خروج از خاورمیانه و تمرکز بر چین درست پذیرفته شد.
اما اکنون، به جای تمرکز بر چین، ایالات متحده چین و روسیه را به یکدیگر نزدیک کرده است.
اگر به بیانیه مشترک پس از اجلاس سران چین و روسیه که به مناسبت المپیک پکن برگزار شد نگاه کنید، خط ائتلاف بزرگ آنها مشخص است.
چین و روسیه مدعی شدند که دموکراسی واقعی هستند و سازمان ملل متحد خود را تبلیغ کردند.
آنها بر این باورند که اگر کشورهای ضعیف تر را درگیر کنند و از آنها بیشتر باشند، می توانند پیروز شوند.
روسیه از «سیاست چین واحد» حمایت کرد و اعلام کرد که «تایوان بخشی از چین است» و «روسیه اجازه استقلال تایوان را نمی دهد».
او با استراتژی هند و اقیانوسیه به رهبری ایالات متحده و ژاپن به عنوان “ساختن یک بلوک بسته” و به شدت با “AUKUS” مخالفت کرد.
روسیه از اینکه تحقق “جامعه سرنوشت مشترک” رئیس جمهور شی جین پینگ مهم است ابراز تملق کرد و رهاسازی آب تریتیوت شده ژاپن در اقیانوس را مقصر دانست.
وی افزود که دو کشور “نزدیک ترین اتحاد از زمان جنگ سرد” هستند.
این مقام گفت: «یک اتحاد نظامی به سختی یک نجات نیست.
بهترین مشروب خوار در سیاست
تادائه تاکوبو، معاون مؤسسه مبانی ملی ژاپن و محقق برجسته در نیکسون، اشاره کرد.
او گفت: «اکنون زمان اتخاذ یک استراتژی معکوس نیکسون است. زمانی که اتحاد جماهیر شوروی شدید بود، نیکسون چین را از اتحاد جماهیر شوروی جدا کرد و اتحاد جماهیر شوروی را به سمت فروپاشی سوق داد. اکنون که چین به یک غول تبدیل شده است، ما باید عقل خود را بر دور کردن روسیه از چین متمرکز کنیم. این هدف نخست وزیر سابق آبه و رئیس جمهور سابق ترامپ بود.”
تلاش‌های آن‌ها با شکست مواجه شد، اما می‌توان گفت که استراتژی بزرگی که در نظر گرفته بودند، راهبرد درستی بود.
با این وجود، نخست وزیر کیشیدا در مورد بحران اوکراین چه می کند؟
آقای کیشیدا در زمان نخست وزیری شینزو آبه به مدت چهار سال و هفت ماه وزیر امور خارجه بود.
آقای کیشیدا به عنوان یکی از بهترین مشروب خواران در دنیای سیاسی، باید فرصت های زیادی برای نوشیدن با آقای لاوروف، وزیر خارجه روسیه داشته باشد.
چرا او نمی تواند از این شبکه شخصی استفاده کند؟
آقای کیشیدا در کتاب خود می نویسد: «هیچ متخصص دیپلماسی و دفاعی بهتر از من نیست.
همین امر در مورد یوشیماسا هایاشی، وزیر امور خارجه، که گفته می شود مردی باهوش است، صدق می کند. پس چرا او از ذهن درخشان خود برای دیپلماسی روسیه استفاده نمی کند؟
رهبران وزارت خارجه از اینکه هیچ تماسی در ژاپن ندارند ابراز تاسف می کنند.
اما اگر ژاپن برای حل بحران تلاشی نکند، به هیچ وجه نمی‌تواند از ایالات متحده و کشورهای اروپایی بخواهد که هنگام وقوع بحران مشابه تایوان، سنکاکوها یا اوکیناوا، کمک کنند.
فرض کنید تصور شود که ژاپن در جریان بحران اوکراین که خطر حیات اروپا را تهدید می کند، اقدامی نکرد. در این صورت، بعید است که جامعه بین‌المللی به درخواست کمک پاسخ دهد، زیرا بحران تایوان یک امر احتمالی برای ژاپن است.
اوکراین تمام تسلیحات هسته‌ای خود را رها کرد و آنها را به کوچیا سپرد و به تعهد اعضای دائم شورای سازمان ملل مبنی بر عدم حمله به اوکراین اعتماد کرد.
اما اکنون هیچ کشوری حاضر به مداخله نظامی برای کمک به اوکراین نیست.
بنابراین اوکراینی ها به معنای واقعی کلمه مستاصل هستند که به تنهایی بجنگند.
از سوی دیگر ژاپن در قانون اساسی خود تجدید نظر نکرده است. SDF حتی یک “ارتش ملی” نیست. آیا مردم ژاپن اراده ای برای جنگیدن دارند؟
آقای کیشیدا فقط طرفدار سه اصل غیرهسته ای و کاهش نیروهای هسته ای است.
نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد ایالات متحده به دلیل غیرواقعی بودن آقای کیشیدا به او مشکوک شده است.
تا زمانی که آقای کیشیدا و آقای هایاشی با واقعیت کنار بیایند، از ژاپن محافظت نخواهند کرد، چه رسد به تایوان.

Leave a Reply

Your email address will not be published.

CAPTCHA


This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.